گاهی وقتا...حسرت یک نگاه مرا دیوانه ام می کند...
نگاهی که چندیست مرا گم کرده است...
هنوز در حسرت طعم بوسه هایت...که طعم باران میداد دست و پا میزنم...
وقتی باران میبارد...دیوانه می شود نگاهم...سر به زانو می مانم و...
در حسرت چشمانی که بارانش طعم عشق می داد...خیابانها را قدم می زنم...